انجمن علمی زبان انگلیسی مدرسه راهنمایی تیزهوشان شهید بهشتی بروجرد

زمانهاي مربوط به آينده

در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده مي‌شود که آنها را به ترتيب اهميت در زير مي‌بينيد:

1. will + verb

2. be + going to + verb

3. Present Progressive (حال استمراری)

4. will + be + verb-ing و فرمهاي ديگر

 


1- will + verb

از فعل کمکي will براي نشان دادن آينده در جهت‌هاي زير استفاده مي‌شود:

الف- پيش‌بيني: براي توصيف چيزي که مي‌دانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:

  • It will be rainy tomorrow.
     (فردا هوا باراني خواهد بود)

  • You will be sick if you eat all those sweets.
     (اگر همه آن شيريني‌ها را بخوري مريض مي‌شوي)

ب- بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است:

  • I will answer the phone.
    (من تلفن را جواب مي‌دهم)

  • I'll see you tomorrow. bye!
    (فردا مي‌بينمت.خداحافظ)

 

2- be + going to + verb

الف- از اين ساختار براي بيان برنامه‌ها و تصميماتي که از قبل گرفته شده‌اند، استفاده مي‌شود:

  • We're going to paint this room blue.
    (ما مي‌خواهيم اين اتاق را آبي بزنيم)

  • I'm going to be a doctor.
    (مي‌خواهم يک دکتر بشوم)

ب- همچنين از اين ساختار مي‌توان براي بيان يک پيشگويي، مخصوصاً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال باشد، استفاده نمود.

  • She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
    (او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد)

  • It's going to rain. (It's cloudy)
    (مي‌خواهد باران ببارد)

بعضي اوقات تفاوتي بين will و be going to براي يك پيش‌بيني وجود ندارد.

براي بيان تصميمي که از قبل گرفته شده است از ساختـار be going to و بيان تصميمي که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده مي‌کنيم.

 

 

3- حال استمراري (Present Progressive)

از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده مي‌شود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:

  • I'm meeting my friend this evening.
    (امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات مي‌کنم)

  • They are driving to Scotland at the weekend.
    (آنها آخر هفته به اسکاتلند مي‌روند)

گاهي اوقات تفاوتي نمي‌کند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:

  • We're going to see a play tonight.
    or: We're seeing a play tonight.

 

4- راه‌هاي ديگر بيان آينده

راه‌هاي ديگري نيز براي صحبت درباره‌ آينده وجود دارد، به عنوان مثال:

a) Will + be + verb-ing

  • Next week I'll be talking about how to use a microscope.
    (هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)

b) Be + to + verb

  • Iranian president is to visit Russia.
    (رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد مي‌کند)

c) Be + about + to + verb

The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد)





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان گذشته كامل

 

ساختار

 جملات مثبت و منفي:

past participle

(قسمت سوم فعل)

had ('d)

had not (hadn't)

I, you, we, they

he, she, it

جملات پرسشي:

past participle

(قسمت سوم فعل)?

I, you, we, they

he, she, it

had

hadn't

 

 

کاربرد

ما از زمان گذشته کامل استفاده مي‌کنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده است (گذشته در گذشته). در واقع گذشته کامل معادل گذشته‌ی زمان حال کامل است. (با گذشته ساده مقايسه کنيد)

 

گذشته كامل

به مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل توجه کنيد:

گذشته کامل

حال کامل

گذشته كامل

* We weren't hungry. We'd just had dinner.

 * I didn't know who he was. I'd never seen him before.

 

حال كامل

* We aren't hungry. We've just had dinner.

* Who is that man? I've never seen him before.

 

 

چند مثال ديگر از زمان گذشته کامل:

  • It was the first time he had ever seen a tiger.

  • When I arrived at the cinema, the film had already begun.

  • She didn't want to go to the theatre with the others because she'd seen the play before.

 

مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده

به تفاوت ميان جملات زير دقت کنيد:

  • When I arrived home, my wife went out.

  • but: When I arrived home, my wife had gone out





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان گذشته استمراري

 

ساختار

جملات پرسشي:

eating?

playing?

talking?

I,  he, she, it

was

wasn't

you, we, they

were

weren't

 

جملات مثبت و منفي:

walking

playing

fishing

was

wasn't

I,  he, she, it

were

weren't

you, we, they

 

 

کاربرد

از زمان گذشته استمراري بيشتر براي بيان کارهايي استفاده مي‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتي ادامه داشته‌اند ولي حدود زماني آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.

در اغلب موارد گذشته استمراري همراه با گذشته ساده بکار مي‌رود. در چنين حالتي، گذشته استمراري بر کارها و فعاليتهاي طولاني‌تر (در پس‌زمينه) دلالت مي‌کند، در حالي که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايي دلالت مي‌کند که در ميانه کارهاي طولاني‌تر واقع شده‌اند.

 

 

بطور کلي «گذشته استمراري» در موارد زير بکار مي‌رود:

1- براي بيان کاري که قبل از زمان خاصي در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:

  • 'What were you doing at 6.00?'  'I was having breakfast.'
    (.ساعت 6 چکار مي‌کرديد؟ داشتم صبحانه مي‌خوردم)

 

2- براي بیان کار يا فعاليتي در گذشته که به وسيله چيزي قطع شده باشد:

  • The phone rang when I was watching TV.
    (.وقتي داشتم تلويزيون تماشا مي‌کردم، تلفن زنگ زد)

  • While I was driving home, my car broke down.
    (.هنگاميکه داشتم به خانه بر مي‌گشتم، ماشينم خراب شد)

 

3- براي بيان کار يا فعاليتي به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهاي کامل شده را بيان مي‌کند):

  • I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)

  • but: I read a book during the flight. (I finished it)





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان گذشته ساده

 

ساختار

(last week)

(yesterday)

worked

I, we, you, he, she, ...

played

heard

 

منفي

work...

play...

hear...

didn't

did not

I, we, you, he, she, ...

 

 

 

پرسشي

work...?

play...?

hear...?

I, we, you, he, she, ...

Did

 

 

کاربرد

گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:

1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است:

  • We met last week.

  • He left yesterday.

 

2- براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان مي‌آيند:

  • I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...

 

3- براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته:

  • When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.

  • Every day he walked in the jungle to....

 

نکاتي در مورد هجي (verb + ed)

1- هنگاميکه فعلي به e ختم مي‌شود، فقط d اضافه مي‌کنيم:

loved, hated, used

2- افعال يک هجايي (يک بخشي) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند، حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود:

stopped, planned, robbed

ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بي‌صداي آخر تکرار نمي‌شود:

looked, cooked, seated

اگر حرف بي‌صداي آخر y يا w باشد نيز تکرار نمي‌شود:

played, rowed, showed





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان حال كامل

 

ساختار

 جملات مثبت و منفي:

past participle

(قسمت سوم فعل)

have ('ve)
have not (haven't)

I, you, we, they

has ('s)
has not (hasn't)

he, she, it

جملات پرسشي:

past participle

(قسمت سوم فعل)?

I, you, we, they

have

he, she, it

has

 

چند مثال:

  • We've been to Paris.

  • He hasn't lived in Paris.

  • Have you met him yet?

 

 

کاربرد

1- براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد:

 

 

  • I have studied English since 1990. (از سال 1990 به مطالعه انگليسي پرداخته‌ام)

  • She's lived in Tehran for 10 years. (او به مدت 10 سال در تهران زندگي کرده است)

  • How long have you lived in Tehran? (چه مدتي در تهران زندگي کرده‌ايد؟)

  • I've lived in Tehran all my life. (همه عمرم را در تهران زندگي کرده‌ام)

 

توجه‌ داشته ‌باشيد که در زمان حال کامل، غالباً از اصطلاحات زماني خاصي مانند since و for استفاده مي‌شود.

for نشان دهنده دوره‌اي از زمان است که تا کنون ادامه داشته است، ولي since با مقطعي از زمان به کار مي‌رود و به معني «از آن زمان تا کنون» مي‌باشد:

seven o'clock

since

a year

I have been here for

1980

two months

September

three hours

last week

ten minutes

 

 

2- براي بیان تجربه‌اي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است. در واقع اين عمل در گذشته روي داده و به پايان رسيده است، اما آثار آن هنوز محسوس است. اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده، مهم نيست:

  • I have never been to England. (من هرگز به انگلستان نرفته‌ام)

  • She has had several operations up to now. (تا کنون چندين عمل جراحي داشته است)

  • He's written a lot of short stories.(او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است)

 

3- براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده مي‌شود. در اين حالت از yet، already، still و just بسيار استفاده مي‌کنيم:

 

از already بيشتر در جملات مثبت و از yet  بيشتر در جملات منفي و پرسشي استفاده مي‌شود.

 

  • I've just had a sandwich. (من تازه يک ساندويچ خورده‌ام)

  • I've already seen the movie. (اين فيلم را قبلاً ديده‌ام)

  • The bus hasn't arrived yet. (اتوبوس هنوز نرسيده است)

  • I still haven't finished my homework. (هنوز تکاليفم را تمام نکرده‌ام)

 

 

 

1- اگر ارتباطي با زمان حال موجود نيست (مثلاًچيزهايي که مدتها قبل اتفاق افتاده‌اند) از حال کامل استفاده نکنيد.
  • Hafiz was a Persian poet. He wrote many poems.

  • but: My father is a writer. He has written many books.

در مثال اول از گذشته ساده استفاده کرديم تا نشان دهيم که او (حافظ) ديگر شعر نمي‌نويسد، ولي در مثال دوم براي اينکه نشان دهيم که او هنوز کتاب مي‌نويسد از حال کامل استفاده کرديم.

2- ما از حال کامل براي ارائه اطلاعات جديد استفاده مي‌کنيم. ولي اگر بخواهيم به صحبتمان درباره آن ادامه دهيم، معمولاً از گذشته ساده استفاده مي‌کنيم:

A: "Ben has broken his leg."

B: "Really? How did that happen?"

A: "He fell off a ladder."

 





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان حال استمراري

ساختار

 

coming

doing

going

taking

'm

am

I

're

are

you

we

they

's

is

he

she

it

کاربرد

1- براي بيان عملي که هم‌اکنون جريان دارد:

  • She is watching the TV.

  • He is working at the moment.

2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع مي‌باشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:

  • I'm reading an exciting book.

  • He is learning Arabic.

(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله‌ اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.)

3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده:

  • I am meeting him at the park.

4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي:

  • I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
    (در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي مي‌کنم، اما دارم سعي مي‌کنم يک بهترش را پيدا کنم)

 

نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار)

1- افعالي که به يک e ختم مي‌شوند، آن e حذف مي‌شود:

come, coming     take, taking     write, writing

ولي در مورد افعالي که به ee ختم مي‌شوند، اين قاعده صدق نمي‌کند:

agree, agreeing     see, seeing

2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند، حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود:

running, stopping, getting

ولي چنانچه حرف بي‌صداي آخر y يا w باشد، تکرار نمي‌شود:

showing, enjoying





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

زمان حال ساده

 

ساختار

جمع

go,

play,

don't work

we

you

they

مفرد

go, play,
don't work

I, you

goes, plays, doesn't work

he, she, it

 

کاربرد

زمان حال ساده يکي از متداول‌ترين زمانها در زبان انگليسي مي‌باشد که براي مقاصد زير مورد استفاده قرار مي‌گيرد:

1- براي بيان عملي که هميشه تکرار مي‌شود، مانند يک عادت يا رسم:

  • I go to school by bus.

  • We get up at 7 AM.

  • 'Does he smoke?' 'No, he doesn't.'

 

2- براي بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:

  • The earth orbits the sun.

  • I come from Iran.

  • Some animals migrate in winter. (بعضي از حيوانات در زمستان مهاجرت مي‌کنند.)

 

3- براي بيان حقيقتي که براي مدتي (طولاني) دوام داشته باشد:

  • I work in a shop.

  • She lives in a small cottage.

 

زمان حال ساده اغلب با قيدهاي تکرار مورد استفاده قرار مي‌گيرند. مهمترين قيدهاي تکرار (frequency adverbs) عبارتند از:

never     rarely     sometimes     often     usually     always
0%................................. 50% .................................100%

  • I usually play football with my friends.

  • I never go shopping.

  • sometimes she plays piano for us.

 

نکاتي در مورد هجي (verb + s)

1- افعالي که به x, ch, sh, ss و o ختم مي‌شوند، به جاي es ، s مي‌گيرند:

kisses, washes, watches, does, boxes

2- افعالي که به y ختم مي‌شوند و قبل از آن حرف بي‌صدايي بيايد، y به ies تبديل مي‌شود:

try, tries     hurry, hurries     fly, flies

ولي آن دسته از افعالي که به y ختم مي‌شوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s مي‌گيرند:

plays, buys, enjoys





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

مکالمه انگلیسی چگونه صورت میگرد؟ کلی هزینه می کنید، کلاس ‌زبان می رویدی، منابع و کتاب های آموزش انگلیسی می خوانید ، منابع صوتی انگلیسی گوش می هید، ولی هنوز هم نمی توانید انگلیسی صحبت کنید. هنوز هم از یک مکالمه ساده انگلیسی هراسانید. چند سال تلاش می کنید ولی هنوز هم در یک مکاله انگلیسی چند دقیقه ای نفس نفس می زنید. در بین صحبت کردنتان دائم به خود می گویید آیا اینجا رو درست گفتم؟ اگه یه جور دیگه ای می گفم بهتر نبود؟ و … ولی واقعا چرا؟

آیا تا به حال به این نکته فکر  کرده اید شاید راه و روش درست نیست؟ اگر اصول آموزش مکالمه انگلیسی که من از آن پیروی می کنم اشتباه باشد چه؟

اگر شما هم گفته های پاراگراف بالا را قبول دارید، پس بهتر است در ادامه مطلب به نکاتی که ذکر می شود توجه نمایید.

 هفت قانون طلایی یادگیری آسان مکالمه زبان انگلیسی طبق متد Effortless English (انگلیسی بدون زحمت)
 

تصور کنید بدون فکر کردن انگلیسی صحبت می کنید کلمات به آسانی و به سرعت به واسطه زبان شما ادا میشوند و همچنین در آن واحد مفهوم صحبت های دیگران را درک می کنید برای اینکار شما باید شیوه یادگیری مکالمه زبان انگلیسی خود را تغییر بدهید.اولین قدم کنارگذاشتن یادگیری لغات زبان انگلیسی است تعجب کردید ؟؟ بله درست است. 


لغات را حفظ نکنید انگلیسی زبانها, انگلیسی را بر اساس یادگیری لغات نمی آموزند بلکه انها اصطلاحات( عبارات) را یادمی گیرند که ترکیبی از یک گروه لغت می باشند که معنی خاص خود را می دهند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته یادگیری مکالمه زبان انگلیسی با اصطلاحات (عبارات) ۴ تا ۵ برابر سریعتر از یادگیری زبان انگلیسی بر اساس تک لغات می باشد همچنین دانش آموزانی که اصطلاحات (عبارات) را یادمی گیرند گرامر بیشتری هم بلدند. 

قانون اول : همیشه در پی یادگیری اصطلاحات (عبارات) باشید و نه تک لغت ها
 

هرگز کلمات را بصورت جداگانه و منفرد یادنگیرید هرگز . وقتی یک لغت جدید می بینید همیشه اصطلاحی( عبارت) را که این لغت جدید در آن به کاربرده شده است یادداشت کنید و وقتی می خواهید مرور کنید همیشه همان اصطلاحات (عبارات) را مطالعه کنید و نه کلمات را

اصطلاحات (عبارات) را گردآوری کنید مکالمه و گرامر زبان شما ۴-۵ برابر سریعتر بهبود می یابد باز تکرار می کنم هرگز هیچ تک لغت را در دفتریادداشت ننویسید و کلمات را نه بصورت تکی بلکه بصورت اصطلاحات(عبارات) یادداشت و مطالعه کنید

قانون دوم : از یادگیری گرامر انگلیسی دست بردارید

همین الان اینکار را بکنید کتابهای گرامر را کنارگذاشته و فراموششان کنید . گرامربه شما آموزش می دهد که شما به زبان انگلیسی فکر کنید ولی شما می خواهید به صورت خودکار با زبان صحبت کنید بدون فکر کردن

بدین صورت شما مثل یک انگلیسی زبان انگلیسی را یادمی گیرید .

قانون سوم و مهمترین قانون : اول گوش کنید

شما هر روز باید به انگلیسی گوش فرادهید متون انگلیسی را نخوانید بلکه فقط گوش دهید

خیلی ساده است این کلید موفقیت شما در یادگیری مکالمه انگلیسی است خواندن متون انگلیسی را بیخیال شوید و گوش دادن به صورت مداوم و روزانه را شروع کنید

انگلیسی را با گوشهایتان یادبگیرید و نه با چشمهایتان

در اغلب مراکز آموزش زبان شما با چشم زبان را یادمی گیرید شما متون انگلیسی را می خوانید و قواعد گرامری را فرامی گیرید اما برای موفقیت در یادگیری مکالمه انگلیسی باید سیستم شنیداری را جایگزین کنید شما باید روزی ۲-۳ ساعت فقط به انگلیسی گوش دهید

بدین صورت مکالمه شما به سرعت بهبود می یابد و انگلیسی را به اسانی صحبت می کنید اغلب وقت خود را به شنیدن اختصاص بدهید این کلید یادگیری مکالمه عالی می باشد. (جهت مشاهده مطالب رایگان منابع صوتی انگلیسی اینجا کلیک کنید)

قانون چهارم : یادگیری آرام و عمیق بهترین است

راز یادگیری راحت مکالمه انگلیسی یادگیری دقیق کلمات و عبارات انگلیسی می باشد

اینکه ما توضیح کلمات را بدانیم و یا فقط برای آزمون انرا در حافظه بسپاریم کفایت نمی کند بلکه باید ملکه ذهن ما شوند.برای یادگیری مکالمه انگلیسی باید بارها و بارها یک درس را مطالعه کنیم شما باید خیلی عمیق مطالعه کنید

مطالعه عمیق مکالمه راحت

اما چگونه اینکار انجام شدنی است : برای اینکار فقط لازم است چندین بار یک درس را مطالعه کنید مثلا اگر شما یک کتاب صوتی دارید قبل از اینکه به درس ۲ بروید درس ۱ را ۳۰ بار گوش دهید . مثلا ۱۰ ورز و روزی ۳ بار

اما چگونه می توان گرامر را بطور عمیق یادگرفت …. در قسمت های بعد به این بخش هم خواهیم رسید

قانون پنجم : یادگیری گرامر با اسفاده از یک داستان در قالب چندین زمان مختلف

برای یادگیری طبیعی و نه دستوری گرامر انگلیسی باید یک داستان ( نوشته – پاراگراف و .. ) صوتی را انتخاب کنید که افعال آن در زمان حال صرف شده اند حال به یکی از دوستان که به انگلیسی مسلط تر است بگویید همین نوشته را در یک زما دیگر ( گذشته ساده – آینده – گذشته کامل و .. ) بنویسد و برایتان ضبط کند و دوباره انرا گوش کنید حال شما می توانید با یک نوشته ( صدا) چندین حالات گرامری را یادبگیرید و شما لازم نیست قواعد گرامری را یادبگیرید فقط با شنیدن این نوشته در زمانهای مختلف با این زمانها آشنا خواهید شد و گرامر شما خودبخود بهبود می یابد .قانون چهارم لازمه این قانون است یعنی یادگیری عمیق ( تکرار – تکرار – تکرار)
 

قانون ششم : برای بهبود انگلیسی باید دروس و منابع انگلیسی واقعی را هم مطالعه کنید

خوب این یعنی چی ؟

اگر می خواهید انگلیسی واقعی یعنی همان انگلیسی که در جوامع انگلیسی زبان استفاده می شود را یاد بگیرید باید از منابعی استفاده کنید که در این باره نگاشته شده اند نظیر فیلمها , مجلات واقعی , کتب صوتی واقعی , رادیوها و… واقعی منظور این است که انگلیسی زبان ها خودشان از آن استفاده می کنند گوش می دهند , نگاه می کنند و می خوانند .

اگر بنا دارید انگلیسی واقعی را بفهمید و صحبت کنید بایدعلاوه بر مطالعه دوره هایی که صرفا برای آموزش انگلیسی طرح شده اند به منابعی روی بیاورید که انگلیسی زبانان روزانه از آنها استفاده می کنند در این صورت است که شما انگلیسی که یادمی گیرید منطبق با انگلیسی است که در جوامع انگلیسی زبان استفاده می شود کسانی هستند که ۴ سال از وقت خود را صرف یادگیری انگلیسی کرده اند اما از فهم مکالمات انگلیسی زبانان عاجزند چرا ؟ مشکل از شما نیست مشکل از مدرسه آموزش زبان شماست . دوره های آموزش زبان و سی دی های آموزشی و دیگر هیچ

پس در کنار این منابع از منابعی که در انها انگلیسی واقعی مشاهده می شود و یا استعمال می شود هم استفاده نمایید

قانون هفتم : گوش کنید و جواب دهید نه اینکه فقط گوش دهید و تکرارکنید

درکنار هر درسی سوالاتی هم مطرح میشوند همیشه به سوالات جواب دهید و ازکنار انها نگذرید .

بهنگام گوش دادن به منابع صوتی از یکی از دوستان بخواهید در باره داستان از شما سوال کند و شما به آنها جواب دهید این به شما یادمی دهد که سریع فکر کنید و جواب را پیداکنید.

اینها ۷ قانون طلایی یادگیری آسان مکالمه انگلیسی طبق متد – ا فورتلس انگلیش – بودند مطمئنا نظریه های متفاوتی در زمینه یادگیری انگلیسی به گوش شما خورده و یا دیده اید و هیچ کدام از اینها کامل نیستند و هیچ کدام از اینها هم شاید استباه نباشند ولی به یاد داشته باشید راههای یادگیری زبان بی نهایت هستند یکی آموزش انگلیسی از طریق رادیو , یکی آموزش انگلیسی از طریق فیلم با زیرنویس , دیگری از طریق فلان دوره آموزشی , فلانی فقط از طریق چت با انگلیسی زبانان و الاماشاالله . پس وقت را غنیمت شمرده و از هر جا که شروع کنید درست شروع کرده اید . انگیزه جرقه و پشتکار و مطالعه مداوم کاتالیزور یادگیری زبان انگلیسی می باشد .





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

 

اعداد اعشاری (decimals): 

0.5 = Point five OR Zero point five

0.9 = Point nine OR Zero point nine

1.6 = One point six

12.93 = Twelve point nine three OR Twelve point ninety-three

59.367 = Fifty-nine point three six seven

***

اعداد کسری (fractions):

1/3 = One third OR a third

2/3 = Two-third

3/5 = Three-fifth

7/42 = Seven forty-second

1 (1/4) = 1.25 = One and a quarter

2 (1/2) = 2.5 = Two and a half

8 (3/4) = 8.75 = Eight and three quarters





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

حجم فایل:547 KB

uplod.ir/6gf2b9dztmpt/

رمز فایل:http://eltc.persianblog.ir





تاريخ : یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

کلمه پرسشی whose (مال چه کسی) برای پرسش در مورد مالکیت به کار می رود.

علامت  ماکیت

برای نشان دادن مالکیت اگر مالک جاندار باشد علامت (s)را بعد از اسم جاندار می نویسیم.





تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

صفات ملکی برای نشان دادن مالکیت به کار می روند.

این صفات عبارت اند از

مفرد(singular)

my=من

your=تو

his=او (مذکر)

her=او (مونث)

its=آن (خنثی)

جمع(plural)

our=ما

your=شما

their=آنها

محل قرار گرفتن صفات ملکی

صفات ملکی قبل از اسم قرار می گیرند.





تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

برای سوالی کردن جمله are.is را قبل از there قرار می دهیم.

پاسخ های کوتاه

there is/are+فاعل+yes

پاسخ منفی

there isnt/arent+فاعل+no





تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

وجود دارند و وجود دارد برای نشان دادن موجودیت چیزی به کار می رود.

مثال

یک کتاب روی میز است

there is a book on the table

شش دوختر در کلاس هستند

there are six girls in the classroom

توضیح

there is با اسم مفرد و there are با اسم جمع به کار می رود.

شکل منفی

برای منفی کردن جمله کلمه not را بعد از are.is قرار می دهیم

 





تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

از کلمه پرسشی what colour (چه رنگی) برای پرسش در مورد رنگ ها استفاده می شود.

مثال

پیراهن شما چه رنگی است

what colour is your shirt

پیراهن شما چه رنگی است

its brown





تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

صفت(adjective)

صفت كلمه اي است كه اطلاعاتي درباره اسم به ما مي دهد و آن را توصیف می کند.

مثال

یک پسر خوب  a god boy

در عبارت بالا good صفت است چون اطلاعاتی درباره اسم می دهد.

توجه

رنگ ها نیز جزو صفات هستند مانند سیاه و زرد و سفید و قرمزblack.yellow.white.red

محل قرار گرفتن صفت

در زبان فارسی صفت بعد از اسم قرار می گیرد.

در زبان انگلیسی صفت قبل از اسم یا بهد از فعل be قرار می گیرد





تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط


we are now even......حالا با هم بي حساب شديم
that will be even........اينجوري بي حساب ميشيم

بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب...

تاريخ : یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

هرگاهdبهy برسد(ج)خوانده می شود مثال:Didyou

هرگاه sبهy برسد (ش) و (ژ) خوانده می شود مثال: This year or as you

هرگاهt به yبرسد (چ) خوانده می شود مثال: Don't you

اگر بخواهیم برای by car حرف a را بیاوریم می شود:in a car

اما اگر بخواهیم برای بیاوریم می شود:on a bicycle

حرف اول اسامی هفته بزرگ است.

 





تاريخ : یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط

درس اول
دستور زبان رنگ ها

 

دستور زبان

دستور زبان یا گرامر این درس در مورد رنگ ها می باشد. در این درس شما می آموزید که چگونه رنگ چیزی را بپرسید یا اگر رنگ چیزی از شما پرسیده شود چگونه پاسخ بدهید. به نکات زیر توجه کنید.



ادامه مطلب...

تاريخ : پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط